نوشته شده توسط: زهرامودی
محبت کجاست ؟
دمی شنوی صدای اندوهم را؟
می شنوی صدای بغضم را که با کوچکترین ضربه ای خواهد ترکید
باید گریست برای شاخه های شکسته باید فریاد زد
به حال شقایق پرپر شده باید اشک ریخت
با دیدن پروانه سوخته باید گریست
برای چشم انتظاری عاشقان پنجره ها خالی است
هوا تنهاست
ستاره سرگردان است
خورشید گریان است
محبت کجاست؟
نوشته شده توسط: زهرامودی
یکی اززمینه های ظهور محبّت و عشق یادخداست اخلاقشناسان درستکار و عارفان دل آگاه شایسته کردار ، بر اساس آیات و روایات مىگویند :
اگر انسان از یاد حق و توجه به پروردگار و قیامت و همه امور زندگى غافل و بىخبر بماند و خود را از کارهاى پسندیده و عمل صالح دور نگهدارد و از پاکان و نیکان فاصله بگیرد ، به تدریج قلبش به سوى ظلمت و تاریکى و سگ صفتى و حیوانیّت مىرود و نهایتاً از رقت و دل سوزى و مهرورزى و محبّت خالى مىشود و به قول قرآن :
. . . فَهِىَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً . .
. . . مانند سنگ یا سختتر . . .
خشک و بىخاصیت و عضوى بریده از خیر و رحمت مىگردد و به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام :
« فَالصُّورَةُ صُورَةُ إنْسَانٍ وَالْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ »
صورت ، صورت انسان و قلبى چون قلب حیوان . مىشود .
قرآن مجید به همه مؤمنان فرمان مىدهد :
. . وَاذْکُرُوا اللّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
. . . و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید .
خدا را بسیار و همیشه و همه جا یاد کنید تا به مراد و هدف مثبت خود دست یابید و بر ناملایمات و مصائب پیروز شوید و به پاداش و ثواب عظیم حق برسید .
نوشته شده توسط: زهرامودی
جبران خلیل جبران:
به یکدیگر مهر بورزید اما از مهر بند مسازید.
بگذارید که مهر دریایی مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما.
جام یکدیگر را پر کنید اما از یک جام منوشید.
از نان خود به یکدیگر بدهید اما از یک گرده نان مخورید.
با هم بخوانید و برقصید و شادی کنید، ولی یکدیگر را تنها بگذارید.
همانگونه که تارهای ساز تنها هستند، با آن که از یک نغمه به ارتعاش در می آیند.
دل خود را به یکدیگر بدهید، اما نه برای نگهداری زیرا که تنها دست زندگی می تواند دل هایتان را نگه دارد.
در کنار یکدیگر بایستید اما نه تنگاتنگ زیرا که ستون های معبد دور از هم ایستاده اند و درخت بلوط و سرو در سایه یکدیگر نمی بالند.
نوشته شده توسط: زهرامودی
خدمت و محبت
این دو لذت شریف را
آفریدگار مهر
گوهر نهاد آدمی شناخته ست .
رهروی شنید و گفت : کار عاشقان پاکباخته ست !
گفتم : ای رفیق راه
یک نگاه مهربان که از تو ساخته ست !
« فریدون مشیری »