نوشته شده توسط: زهرامودی
اسلام ، دین حکومت است . آموزه های دینی ما به روشنی دلــیل بر این
مدعاست.اما بررسی دقیق و مو شکافانه متون اسلامی نشان میدهد که
اسلام بیشتر از آنکه بر ((تن ها)) حکومت کند و سلطه ی بر مردم را
با اقتدار سیاسی پیشه نماید در پی حکومت بر دلهاست .
اصول این نوع حکومت و کشورداری همان مبانی سیـــاسی حکومتی
اسلام است و مبانی سیاسی نظام علوی ، چیزی جز مبــــانی مدیریت
اسلامی نیست .
اسلام ، آیین نامه ی تکامل مادی و معنوی انسان است . بنیـــادی ترین
عنصر این آیین نـــــامه محبت است . نقش محبت در تحــقق حکومت
اسلامی و برنامهایی که دین الهی برای پیشرفت جامعه انســــانی رقم
زده است به حدی است که امــام محمد باقر علیه السلام دین اسلام را
جز محبت نمی داند و می فرماید :
هل الدین الا الحب ؟ آیا دینداری ، جز محبت و مهرورزی است ؟
ازنگاه علی علیه السلام نیزستونهای اصلی اسلام واصول برنامه های
تکامل آفرین آن بر پایه ی محبت خداوند است . چنان که میفرمـــایند :
اسلام ، دیـــــن خداوند است که آن را برای خود برگزید و به دیده ی
عنایت خویش، آن را بپرورید،و بهترین آفریدگان خود را ویژه ی آن
ساخت و ستون های آن را بر دوستی خود استوار داشت .
پیشوایان دینی و رهبران راستین سیاسی امت اسلامی ، جلوه هـــای
محبت مردم به آفریدگارند و مهرورزی مردم به آنـــان ، مهروزی به
خداست . بر این اســاس ، پایگــاه اصلی حکومت اسلامی ، فراتر از
بیعت و رای مـــردم است . حکومت اسلامی ریشه در عشق و محبت
مردم دارد. و این است راز آن همه تــــاکید قرآن و احادیث بر محبت
اهل بیت علیه السلام.
البته واضح است که محبت ، امــری دستوری نیست . چنین نیست که
بتوان انســـــــان را با بخشنـــامه ای بر خلاف کشش درونی او ، به
مهرورزی به کسی یا چیزی واداشت.
انسان ،عاشق زیبایی هاست.عشق به زیبایی در اعماق جان انسان است
او به گونه ای فطری همه ی زیبایی های مادی ومعنوی را دوست دارد
از این رو اگر بینش ، منش و کردار کسی را زیبـــــا دید ، به او عشق
می ورزد و اگر نازیبا دید از او روی برمی تابد.
این مقتضای فطرت انسان است . مگر اینکه فطرتش دگرگون شده باشد.
از این جا میتوان دریافت که راز تاکید بر محبت اهـــل بیت و فلسفه ی
وجوب دوستی آن بزرگواران ، ترغیب به شناخت واقعی آنهاست .
چرا که منش،رفتار و تعامل آنان با مردمان، آن سان زیبـا وکشش آفرین
است که شنـاخت واقعی آنــان باعث دلبستـــگی و وابستـــــگی میشود .
نمی شود آن همه زیبــــــایی نهفته در رفتار علی (ع) را دید ، شناخت
اما به او عشق نورزید .مگر اینکه کسی وجدان انسانی اش را از دست
داده باشد و فطرت پاک و پیراسته اش را آلوده کرده باشد.
راز آن همه شیدایی ،شیفتگی و دلدادگی مردمان به علی (ع) همین است.