نوشته شده توسط: زهرامودی
بسم الله النور ...
خدایا در این سالی که در پیش است
نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای، لیکن
در آغاز طلوع روشن سالی که می آید،
کمک کن تا رها سازم ز خود
من کوله بار یک هزار و سیصد و افسوس
هزار و سیصد و اندوه
خدایا مهربانم کن
تو چشمان مرا با نور خود بگشا
تو لبخند رضایت را عطایم کن
بفهمان زندگی زیباست
خداوندا؛ تو راه سبز ایمان را نشانم ده
تو نیکی پیشه ام فرما
که راه حق صبورانه بپیمایم
و هرگز من نباشم از زیانکاران
رفیقا؛ مهربانا؛ عاشقم فرما
مرا در شط پر مهر گذشتت شست و شویم ده
تو پاکم کن، قرارم ده
کریما؛ دست های گرم و لبخندی عطایم کن
تو ای نزدیک تر از من به من
اینک مرا دریاب، پناهم ده
عزیزا؛ پاسدار حرم هر لحظه ام فرما
تو ذکرت را عطایم کن
که با یادت، دلم آرامشی یابد
حبیبا؛ قدردان خوبی ام فرما
تو ای گرداننده دلها و چشمانم
تو ای تدبیر بر هر روز و هر شامم
تو چرخاننده احوال این دنیا
بگردان؛ حال من را سوی آن حالی که میدانی
تو آرامش عطایم کن
تو ای آموزگار پاک خوبی ها
تو راه مهرورزی را نشانم ده
بگیر این دست تنهای مرا، در دست پر مهرت
طبیبا؛ ای که نامت مرهم دردم
شفایی مرحمت فرما
تو را می خوانمت اینک
اجابت کن مرا، ای منتهای راه راهجویان
تو بر مینای این هستی
رضا بودن عطایم کن
که من همراه هر سختی
بجویم گوهر پنهان و زیبای گشایش را
خدایا مزه پاک عطش را بر لبان تشنه ام بنشان
بنوشان جرعه ای از آن طهور ناب روحانی
مرا مست می جام حضورت کن
برای محو تاریکی، بسوزان جهل من را،
شعله ام گردان
مرا در این سیه سودا، وین سرمای پر سوز و سکوت سایه های سرد،
یاری کن
و با تدبیر پر مهرت،
سحرگاهان سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی،
هدیه ام فرما
خداوندا؛
نمی دانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما،
برای مردمان خوب این وادی
عطا فرما:
هزار امید
هزار و سیصد آگاهی
هزار و سیصد و هشتاد بهروزی
هزار و سیصد و هشتاد و شش لبخند زیبا را ...
آمین
نوشته شده توسط: زهرامودی
تا آخر هیچ یک از شاگردان نتوانست به سوالی که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستی بدهد. هرکس جوابی داد وهیچ کدام موردپسند واقع نشد. سوالی که رسول اکرم درمیان اصحاب خود طرح کرده بود این بود:
" درمیان دستگیره های ایمان کدام یک ازهمه محکمتر است؟ "
یکی از اصحاب: نماز رسول اکرم: نه
دیگری: زکات رسول اکرم: نه
سومی: روزه پیامبر: نه
چهارمی: حج وعمره رسول خدا: نه
پنجمی: جهاد رسول اکرم: نه
عاقبت جوابی که مورد قبول واقع شود ازمیان جمع حاضر داده نشد.
خود حضرت فرمودند: تمام اینهایی که نام بردید کارهای بزرگ وبافضیلتی است اما محکم ترین دستگیره های ایمان:
" دوست داشتن به خاطر خدا ودشمن داشتن به خاطر خداست "
نوشته شده توسط: زهرامودی
محبت کجاست ؟
دمی شنوی صدای اندوهم را؟
می شنوی صدای بغضم را که با کوچکترین ضربه ای خواهد ترکید
باید گریست برای شاخه های شکسته باید فریاد زد
به حال شقایق پرپر شده باید اشک ریخت
با دیدن پروانه سوخته باید گریست
برای چشم انتظاری عاشقان پنجره ها خالی است
هوا تنهاست
ستاره سرگردان است
خورشید گریان است
محبت کجاست؟
نوشته شده توسط: زهرامودی
ذخیره آخرت
روزی شیطان بر علی (ع) گذشت . حضرت ازاو پرسیدند آیا هیچ ذخیره ای برای آخرتت داری ؟ شیطان پاسخ داد آری محبت تو ذخیره آخرت من است .
نوشته شده توسط: زهرامودی
اسلام ، دین حکومت است . آموزه های دینی ما به روشنی دلــیل بر این
مدعاست.اما بررسی دقیق و مو شکافانه متون اسلامی نشان میدهد که
اسلام بیشتر از آنکه بر ((تن ها)) حکومت کند و سلطه ی بر مردم را
با اقتدار سیاسی پیشه نماید در پی حکومت بر دلهاست .
اصول این نوع حکومت و کشورداری همان مبانی سیـــاسی حکومتی
اسلام است و مبانی سیاسی نظام علوی ، چیزی جز مبــــانی مدیریت
اسلامی نیست .
اسلام ، آیین نامه ی تکامل مادی و معنوی انسان است . بنیـــادی ترین
عنصر این آیین نـــــامه محبت است . نقش محبت در تحــقق حکومت
اسلامی و برنامهایی که دین الهی برای پیشرفت جامعه انســــانی رقم
زده است به حدی است که امــام محمد باقر علیه السلام دین اسلام را
جز محبت نمی داند و می فرماید :
هل الدین الا الحب ؟ آیا دینداری ، جز محبت و مهرورزی است ؟
ازنگاه علی علیه السلام نیزستونهای اصلی اسلام واصول برنامه های
تکامل آفرین آن بر پایه ی محبت خداوند است . چنان که میفرمـــایند :
اسلام ، دیـــــن خداوند است که آن را برای خود برگزید و به دیده ی
عنایت خویش، آن را بپرورید،و بهترین آفریدگان خود را ویژه ی آن
ساخت و ستون های آن را بر دوستی خود استوار داشت .
پیشوایان دینی و رهبران راستین سیاسی امت اسلامی ، جلوه هـــای
محبت مردم به آفریدگارند و مهرورزی مردم به آنـــان ، مهروزی به
خداست . بر این اســاس ، پایگــاه اصلی حکومت اسلامی ، فراتر از
بیعت و رای مـــردم است . حکومت اسلامی ریشه در عشق و محبت
مردم دارد. و این است راز آن همه تــــاکید قرآن و احادیث بر محبت
اهل بیت علیه السلام.
البته واضح است که محبت ، امــری دستوری نیست . چنین نیست که
بتوان انســـــــان را با بخشنـــامه ای بر خلاف کشش درونی او ، به
مهرورزی به کسی یا چیزی واداشت.
انسان ،عاشق زیبایی هاست.عشق به زیبایی در اعماق جان انسان است
او به گونه ای فطری همه ی زیبایی های مادی ومعنوی را دوست دارد
از این رو اگر بینش ، منش و کردار کسی را زیبـــــا دید ، به او عشق
می ورزد و اگر نازیبا دید از او روی برمی تابد.
این مقتضای فطرت انسان است . مگر اینکه فطرتش دگرگون شده باشد.
از این جا میتوان دریافت که راز تاکید بر محبت اهـــل بیت و فلسفه ی
وجوب دوستی آن بزرگواران ، ترغیب به شناخت واقعی آنهاست .
چرا که منش،رفتار و تعامل آنان با مردمان، آن سان زیبـا وکشش آفرین
است که شنـاخت واقعی آنــان باعث دلبستـــگی و وابستـــــگی میشود .
نمی شود آن همه زیبــــــایی نهفته در رفتار علی (ع) را دید ، شناخت
اما به او عشق نورزید .مگر اینکه کسی وجدان انسانی اش را از دست
داده باشد و فطرت پاک و پیراسته اش را آلوده کرده باشد.
راز آن همه شیدایی ،شیفتگی و دلدادگی مردمان به علی (ع) همین است.
نوشته شده توسط: زهرامودی
پیامبر اسلام (ص):
ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)
حسن خلق نیکی دنیا و آخرت را به دنبال دارد.
امام صادق (ع)
لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)
هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیست
امام صادق (ع)
من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)
هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهد
امام علی (ع)
حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)
خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی است
قرآن کریم:
انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)
همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستی
محدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:
آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.
امام صادق:
از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد. ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)
پیامبر اسلام:
خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است. ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)
پیامبر اسلام:
انکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)
امام علی(ع) :
فی سعه الاخلاق ، کنوز الارزاق. ( سفینه البحار/ج1/ ص411)
امام علی (ع)
فرمانروایی ملک قناعت و سرمایه فنا ناپذیر حسن اخلاق برای انسان کافی است.( نهج البلاغه / ج2/ ص159)
نوشته شده توسط: زهرامودی
حرف دل
پیوندی قوی تر از محبت نمی تواند انسان ها را به یکدیگر نزدیک کند. پیوندهایی که براساس نیاز مادی و شغلی و اجتماعی به وجود می آیند بسار زود گسسته می شود و به فراموشی سپرده می شود ولی پیوندهای ناشی از محبت پیوندی است که به سادگی گسسته نمی شود.
محبت فقط یک احساس محض و یا کلام تنها نیست ، محبت صرفا یک واکنش احساسی و هیجانی نیست ، محبت در تقدیم یک هدیه ، گفتن یک جمله زیبا و نگاهی پر معنا خلاصه نمی شود همه این ها می تواندنشانه هایی از رفتار محبت آمیز باشد
در اصل محبت پاسخی است به نیاز فطری انسان و در یک کلام محبت آمیزه ای از گذشت و ایثار و شجاعت و صداقت ،حق شناسی ، عدالت ،صبوری و همدلی و احسان است.
نوشته شده توسط: زهرامودی
نظام کائنات بر محور مهر ومحبت سیر می کند
نظام کائنات بر محور مهر ومحبت سیر می کند .اگر عشق و مهر و محبت نبود ، نه طلوعی بود و نه غروبی نه بهاری بود و نه شکفتن گل ها دیده می شد و نه نغمه های شور اگیز بلبلان شنیده می شد . نه کوهساری بود و نه آبشاری ، نه امواج غلتان دریاها به چشم می خورد و نه ستارگان زیبا و چشم نواز آسمان ها چشمک می زدند .
(دفتر زندگی با کلمه عشق و محبت آغاز شد و جلوه های گوناگون جمال و کمال در کل هستی پدید آمد)
پس آغاز و سرانجام زندگی . هستی از مهر و محبت آکنده است و آنان که از عشق خبری ندارند نامشان در دفتر و جریده انسان ثبت و ضبط نمی شود.
نوشته شده توسط: زهرامودی
یکی اززمینه های ظهور محبّت و عشق یادخداست اخلاقشناسان درستکار و عارفان دل آگاه شایسته کردار ، بر اساس آیات و روایات مىگویند :
اگر انسان از یاد حق و توجه به پروردگار و قیامت و همه امور زندگى غافل و بىخبر بماند و خود را از کارهاى پسندیده و عمل صالح دور نگهدارد و از پاکان و نیکان فاصله بگیرد ، به تدریج قلبش به سوى ظلمت و تاریکى و سگ صفتى و حیوانیّت مىرود و نهایتاً از رقت و دل سوزى و مهرورزى و محبّت خالى مىشود و به قول قرآن :
. . . فَهِىَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً . .
. . . مانند سنگ یا سختتر . . .
خشک و بىخاصیت و عضوى بریده از خیر و رحمت مىگردد و به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام :
« فَالصُّورَةُ صُورَةُ إنْسَانٍ وَالْقَلْبُ قَلْبُ حَیَوَانٍ »
صورت ، صورت انسان و قلبى چون قلب حیوان . مىشود .
قرآن مجید به همه مؤمنان فرمان مىدهد :
. . وَاذْکُرُوا اللّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
. . . و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید .
خدا را بسیار و همیشه و همه جا یاد کنید تا به مراد و هدف مثبت خود دست یابید و بر ناملایمات و مصائب پیروز شوید و به پاداش و ثواب عظیم حق برسید .
نوشته شده توسط: زهرامودی
مهرورزى اهل بیت قدس سرهما
امامان معصوم یوسفانى هستند که اگر پیراهن فرهنگشان بر چهره قلوب مردمان افتد ، دیده آن قلوب براى تماشاى حقایق باز مىشود و جراحت و زخم باطنشان از رسیدن به وصال یار ، شفا مىیابد و درد تشنگى آنان با نوشیدن شراب طهور از دست آن مربیان معنوى به درمان مىرسد .
بىتردید اگر شامّه حقیقتجوى انسان داراى فعالیت باشد ، انسان را براى یافتن حقیقت تحریک مىکند و بر این پایه با عزمى استوار و همتى عالى و رغبتى عاشقانه و شوقى بىاندازه براى در آغوش گرفتن هماى حقیقت به حرکت مىآید و نهایتاً قلبى مملو از ایمان به خدا و باطنى آراسته به حسنات معنوى و اعضا و جوارحى غرق در عمل صالح پیدا مىکند و به لقاى دوست مىرسد و مقیم سراى امن و امان مىگردد .
آنان که جز شکم و شهوت هدفى ندارند و همه همت و عزمشان تأمین این دو ناحیه حیوانى است و پشتوانه آنان در این زمینه خشم و غضب و چنگ و دندان است ، از شامه حقیقتجو بىبهره شدهاند و این حالت پر ارزش انسانى را از دست دادهاند.